بررسی رابطه هوش معنوی برانگیزش و تعهد سازمانی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان شاهرود و میامی

امروزه سازمان های موفق دارای کارکنان توانمند و متعهد هستند و بطور مرتب سیستم‏ها و فرآیندهای کاری را بهبود می بخشند. با تغییر و تحولات گسترده در حوزه اقتصاد، سلامت و مدیریت، پارادایم‏های جدیدی از قبیل خودکنترلی، همکاری و مشارکت، یکپارچگی زندگی کاری و معنوی در سازمان‏ها مطرح گردیده است. موضوع تعهد سازمانی، انگیزش و معنویت در سازمان مهم می‏باشد . با ورود به سازمان، با توجه به شدیدتر شدن نیاز به اعتماد برای فعالیت در سازمان‏های جهان امروزی نیاز به معنویت و توسع? هوش معنوی در بین افراد افزایش می‏یابد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی ،انگیزش شغلی وتعهد سازمانی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان شاهرود و میامی بود. درانجام پژوهش کلیه کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان شاهرود و میامی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد.ابزارهای تحقیق شامل سه پرسشنامه هوش معنوی هیلدبرانت، انگیزش شغلی لودهام و کیچنز وتعهدسازمانی آلن و میر که بین افراد نمونه توزیع و اطلاعات لازم جمع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. درسنجش یافته های توصیفی ازمیانگین،انحراف استاندارد، فراوانی و درصد استفاده گردید و در بخش آماراستنباطی از تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. بررسی نتایج تحقیق نشان داد در میان کارکنان آموزش و پرورش شهرستان‏های شاهرود و میامی هوش معنوی، تعهد سازمانی و انگیزش کمتر از حد متوسط بود. همچنین در میان مولفه‏های هوش معنوی کارکنان، آگاهی متعالی بالاترین میانگین را داشت. تجزیه و تحلیل ضرایب همبستگی نشان داد هوش معنوی با تعهد سازمانی و انگیزش کارکنان رابطه معناداری ندارد. در بین مولفه‏های هوش معنوی، معنی‏سازی شخصی در سطح 5 درصد رابطه مثبت و معناداری با تعهد سازمانی داشت. از طرفی فرضیه‏های تحقیق با استفاده از مدل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت که نشان داد هوش معنوی به ترتیب 7/14 درصد و 5 درصد از تغییرات تعهد سازمانی و انگیزش کارکنان را تبیین کرد. بطورکلی نتایج این تحقیق حاکی از آن است که هوش معنوی، تعهد سازمانی کارکنان را می‏تواند تحت تاثیر قرار دهد ولی مسئولین سازمان برای افزایش انگیزش نمی‏توانند به هوش معنوی متکی شوند.